به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «جنوب غرب ایران؛ یادداشتهای روزانه یک افسر دیپلمات» اثر سرآرنولد ویلسون ترجمه فریور جوانبختموثق به اتفاقات کشف نفت در مسجدسلیمان و وضعیت زندگی ایلاتیهای جنوب ایران میپردازد.
مترجم در معرفی کتاب با اشاره به برخی معایب یادداشتهای ویلسون آورده است:«کتابی که تحت عنوان جنوب غربی ایران توسط سرآرنولد ویلسون نوشته شده است و در سال ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۱۹ه.ش) در دانشگاه آکسفورد، به چاپ رسیده، مجموعهای از یادداشتها و نامههای نویسنده به پدر و مادر خود در لندن، در مدت هفت سال اقامتش در ایران از (۱۹۱۴ – ۱۹۰۷.م (۱۲۹۳-۱۲۸۶ه.ش) است.
از آنجایی که این کتاب مجموعهای از یادداشتها و نامههای شخصی نویسنده است، فاقد توالی نوشتار و وقایعنگاری متعارف در کتابهای داستان، خاطرات و حتی سفرنامههای متداول است. این عدم توالی و استمرار وقتی بیشتر، میشود که نویسنده، تنها به شرح و ثبت رخدادها و شرایط روز ایران بسنده نکرده، بلکه در مورد رویدادها و وضعیت همزمان در کشورهای انگلستان، هندوستان و چند کشور اروپایی و حتی تحولات درون خانوادگیاش به شرح و تفصیل میپردازد.»
مترجم در مقدمه با اشاره به چند نکته مینویسد:«توضیحات و شرح کافی درباره وقایع و رخدادهای تاریخی و اوضاع اجتماعی و جغرافیایی، به نحوی که مطالب برای خواننده کاملا روشن شود؛ ارائه نشده بود. بنابراین برای توضیح بیشتر مطالب، ناگزیر شدم که منابع مختلفی را بررسی و مطالعه کنم و نتیجه را به متن کتاب بیافزایم.برای حفظ امانت، نظرات و دیدگاههای نویسنده در زمینههای گوناگون عینا ترجمه شده که در بعضی موارد، این دیدگاهها و نظرات لزوما با واقعیت منطبق نیست. همچنین سعی شده است ساختار ادبی و نوشتاری کتاب که مربوط به یکصد سال قبل است، حفظ شود و اگر کاستی در یکدست نبودن متن احساس بشود، به خاطر وفاداری به نوشتار اولیه است و همینطور موارد بسیار کوچکی از کتاب که مربوط به ایران نبوده و مثلا به هندوستان پرداخته، ترجمه نشده است و نبود آنها صدمهای برای شاکله کلی کتاب نداشته و ترجمه نشده است.»
فرشید خدادایان پژوهشگر تاریخ نفت، معتقد است: نکته بسیار مهم درباره این منبع ارزشمند این است که متوجه میشویم حفاری به منظور اکتشاف نفت در ۱۹۰۸ میلادی تنها محدود و منحصر به میدان نفتون در مسجدسلیمان نبوده است.
این پژوهشگر در بررسی کتاب « جنوب غرب ایران؛ یادداشتهای روزانه یک افسر دیپلمات» میگوید: ویلسون در فصل نخست یادداشت های خود، اهم مواردی را که در سال ۱۹۰۷میلادی (۱۲۸۶ تا ۱۲۸۷خورشیدی) شاهد و درگیر آن بوده بیان میکند و ضمن اشاره به مسئولیتهای ستادیاش در هندوستان، به حضورش در ایران برای انجام ماموریت ویژه اشاره میکند، که "...ما در بدو ورود به بندر عباس، مجبور شدیم برابر مقررات مرزی کشور ایران مدت نُه روز را در قرنطینه به سر ببریم. یک تاجر ایرانی نیز با ما همراه بود. او و سایر ایرانیها با ما رفتاری محبتآمیز داشتند و سعی میکردند زبان فارسی را به ما آموزش دهند. این اولین تجربه من از میهماننوازی ایرانیان بود" (ص۲۵) این خاطره مستقیم و مستند بیانگر این است که برخلاف باور عمومی مبنی بر بیاراده بودن دولت مرکزی وقت در برخورد با کشورها و مستشاران خارجی، در آن مقطع با مسافرانی که وارد کشور میشدند خارجی یا ایرانی، چنین قانون مواجههای وجود داشته و مزرهای ایران چندان نیز بی در وپیکر نبوده است!
پشت جلد کتاب آمده است:«کشف نفت در ایران در قالب امتیاز نفتی دارسی در اواخر سلطنت سلسله قاجاریه، سبب بزرگترین تحول سیاسی و اقتصادی در کشور شد. نویسنده نه تنها در هنگام به نفت رسیدن چاه نفت در مسجد سلیمان و دستیابی به نفت، به عنوان رئیس گارد محافظین حفاری حضور داشت و در پیشرفت کار موثر بود، بلکه عملا در لولهگذاری و ایجاد تلمبهخانه برای انتقال نفت از مسجدسلیمان به آبادان و همچنین انتخاب جزیره آبادان برای ساخت اولین پالایشگاه نفت در خاورمیانه و لایروبی اروندرود و تردد نفتکشها از اروندرود که در آن زمان در انحصار دولت عثمانی بود، تاثیر بهسزایی گذشت. نویسنده وضعیت و تحولات تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن دوران را در قالب زندگی مدنی و شهری؛ روستای یو ایلیاتی با توجه بیشتر به نزدیک به ایلهای بختیاری و لر به تصویر کشیده است.»
کتاب «جنوب غرب ایران، یادداشتهای روزانه یک افسر دیپلمات» اثر آرنولدتالبوت ویلسون ترجمه فریور جوانبخت موثق در ۳۸۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و به بهای ۳۲هزار تومان از سوی انتشارات پیام امروز به چاپ رسیده است.
نظر شما